متن رمانتیک و احساسی 93

با تو"..بودن

سکوت را بیشتر از هر چیزی دوست دارم فقط به خاطر اینکه با تو"...باشم و با من باشی...

می خوام بخونم

اینبار می خواهم بخوانم اما فقط از تویی که تکیه گاهم شدی می خواهم برای اولین و اخرین بار همه هستی ام را به پایت بریزم شاید اینجوری یادت بمونه که یکی هست که خیلی دوستت داره درست مثل تو"...می خوام از تو"...بخونم...

مهم اینه که...

همیشه مهم اینه که کی گفته نه چی گفته...

نوشدارو بعد از مرگ

همیشه می ترسیدم از رفتن اما با رفتنت تمام ترسم ریخت ولی نوشدارو بعد از مرگ چه فرقی برای من و تو"...داره" عزیز دل!...همان بهتر که تنها بمیرم و تو"...نباشی کنارم اما حالا که کنارمی خدا رو شکر...کور شه اونکه نمی تونه ما رو باهم ببینه

بعد از تو"

خواستم فراموشت کنم تا بعد از تو"...فقط بنده خدا باشم نه غیر او"...اما خدا مرا نمی خواست هم تو"...را از دست دادم هم او را...

چه بخواهی چه نخواهی

کاش می شد بی تو"...هم به یاد هم بود وقتی تا زمانی که نیش عقربها مرا نشانه می گیرد فرصت زیاده برای با تو"...بودن بگو که می دانی وسعت قلبم مال توست چه بخواهی چه نخواهی...

دور و نزدیک

چه لذتی داره جان دادن به پای کسی که یک عمره دلت به پاش شکسته و چقدر عذاب اور وقتی کسی میون ما پا در میونی می کنه بری منی که می دونم هرگز تو"...را نخواهم دید و اونی که بین ما فاصله انداخته همیشه پیروز و من همیشه یک شکست خورده تنها به جرم اینکه از تو"... دورم ..نزدیکتر از این نمیشه ای خدا!...چرا...

وادارم نکن عاشقت باشم

اگر چه می دانم دیگه یا نه هرگز دوسم نداری اما چه فرقی می کنه فقط نمی خوام باور کنم که دیگه نیستی با تموم دلشکستگیم نمی خوام دفتر خاطراتمون رو بیشتر از این دستمالی کنم شاید یه کمی دیگه با من بمونی شاید عاشق نباشم اما می تونم فراموشت کنم اگه بزاری و اگه بزارن باور کنم که تو"...چقدر سنگ بودی و من چقدر ساده بودم که تو"...تموم کاسه ها و کوزه ها رو سر من بشکنی فقط برای اینکه از پیشم بری در حالی که من دلتنگت بودم اما تو"...هرگز نخواستی حتی به خاطر من هم که شده با من بمونی چون من همیشه برای تو"...یک بازیچه بودم یکی که خواستنش برای هیچ کسی رویایی نیست فقط وادارم نکن عاشقت باشم وقتیکه ازم بیزاری